امین شجاعی چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۰

ویلیام سامرست موآم در دهه 30 قرن بیستم همان محبوبیتی را داشت که امروزه جی. کی. رولینگ یا استیفن کینگ دارند. او جز اولین نویسندگانی است که توانست تنها با حق التالیف آثارش ثروتی کلان به دست آورد. او نمایش نامه نویس، رمان نویس و داستان کوتاه نویسی چیره دست و پرکار بود. در طول عمر 91 ساله اش ده ها جلد کتاب منتشر کرد که از میان می توان به 20 جلد رمان، 25 نمایش نامه، ده ها داستان کوتاه اشاره کرد.

سامرست موآم هنگامی که پدرش در سفارت انگلیس در فرانسه مشغول به خدمت بود در سال 1874 در پاریس متولد شد. تا ده سالگی در پاریس پرورش یافت تا آن که پدرش فوت کرد و سرپرستی او را عموی کشیش به عهده گرفت. تحصیلاتش را در پزشکی به پایان برد. در همین دوره بود که نویسندگی را شروع کرد

استقبال از آثار او چنان بود که پزشکی را رها کرد و مابقی عمر را به ادبیات پرداخت. از رمان «پیرامون اسارت بشری» او در سال 1915 که شرح حال معنوی و فکری اوست و شاهکار او به حسب می آید چنان استقبال شد که به او این امکان را داد که مطابق میل خود به زندگی بپردازد. او به سفر به دور دنیا پرداخت و از تمام اروپا، شرق دور و امریکا دیدن کرد. در طی جنگ جهانی اول به عنوان یک مامور مخفی سازمان های اطلاعاتی بریتانیا به روسیه رفت او تجربیاتش در این دوره را در رمان «اشندن» بازتاب داده است. پس از جنگ در جنوب فرانسه ساکن شد تا زمان مرگش در سال 1965 در همان جا به زندگی پرداخت.

از مهم ترین رمان¬ های او می توان به «لبه تیغ» اشاره کرد. «رمان درباره ی جوانی است به نام لاری، که علی‌رغم درآمد ناچیز از زندگی خود خشنود است. او بیشتر در جستجوی یافتن جواب‌هایی به سوالات مربوط به خاستگاه و غایت زندگی است. این طرز برخورد لاری با زندگی خوشایند نامزدش ایزابل که آرزومند تجمل و مجذوب محافل اعیان می‌ باشد، نیست.
 

زندگی و زمانه سامرست موآم


لاری از قبول شغل‌هایی که به او پیشنهاد می‌شود سرباز می‌زند. و برای یافتن پاسخ سوال‌هایش به کتابخانة ملی فرانسه می‌رود. ایزابل بعد از دو سال تلاش در جهت منصرف کردن لاری از تحقیقاتش در نهایت او را تهدید به جدایی می‌کند. لاری در برایر حیرت نامزدش، جدایی را می‌پذیرد. لاری سپس در معدن زغال سنگ استخدام می‌شود و در آنجا به اتفاق یک لهستانی که گرایش به عرفان دارد به آلمان سفر می‌کند

ولی چون پاسخی به سوال‌هایش نمی‌یابد به اسپانیا می‌رود. و همچنان سفر خود را به نقاط مختلف ادامه می ‌دهد و با کمک هیپنوتیزم به آرامشی دست می‌یابد. لاری به پاریس برمی‌گردد و تصمیم می‌گیرد با صوفی ازدواج کند. این خبر باعث خشم ایزابل می‌شود. صوفی که شوهر و فرزندش را در تصادف ماشین از دست داده بود بعد از مرگ آنها به الکل رو می‌ آورد. پس از برخورد با لاری و به کمک او اعتیاد خود را ترک می‌کند. در روز ازدواج لاری و صوفی، ایزابل صوفی را قبل از ازدواج به خانه‌اش دعوت می‌کند
 

زندگی و زمانه سامرست موآم


قبل از رسیدن صوفی خانه را ترک می‌کند و شیشه ودکایی را روی میز می‌گذارد صوفی ودکا را می‌خورد و بعد به تولون فرار می‌کند و در آنجا به فحشا کشیده می‌شود و سرانجام می‌میرد. لاری دوباره به آمریکا بازمی‌گردد. به این امید که آنجا شغل رانندگی بیاید. قبل از عزیمت، پژوهش‌هایش را در کتابی درج می‌کند. چنین می‌پندارد که از آن پس نتواند شادمانی و خوشبختی را جز در عادی‌ترین زندگانی، به دور از توانگرها، پیدا کند.» از این رمان تا به حال دو اقتباس سینمایی ساخته شده است.

«در آثار موآم علاقه شدیدی به زندگی پرشور و رنگارنگ دیده می شود. علاقه  به کشف و آموختن و پی بردن به اختلاط های اسرارآمیز روح و سرنوشت بشری. موآم در برابر همه ی حوادث و برخوردها، وضع دانشمندی زیست شناش و همچنین مردی ماجراجو را به خود می گیرد تا بتواند به معرفت وسیعتری دست یابد، حتی می توان گفت طرز نگریستن او به تقدیر، همراه با معرفتی که از زندگی با آن همه تجربه های گوناگون بدست آورده، او را به نوعی فلسفه ی خاص رسانده است.
 

زندگی و زمانه سامرست موآم


«موآم رمان نویسی پرکار، والامقام و محبوب عامه است و این بر اثر استادی و زبردستی او در هنر نقل و داستان پردازی است، داستان هایی که غالباً از جاذبه و درخشندگی بیش از عمق برخوردار است.» از نویسندگانی که تحت تأثیر او بوده اند می توان از جرج اورول، یان فلمینگ (نویسنده داستان های جیمز باند) و وی. اس. نایپل برنده نوبل ادبیات نامبرد.



شارژ سریع موبایل