سارا قاسمی يكشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۰:۰۰

آیا با معیارهاى بشرى مى‏توان از عهده تحلیل دانشى برآمد كه زمین و زمان را در مى ‏نوردد؟!

شناسایى و شناساندن شخصیت امیرمومنان على علیه‏السلام به عنوان انسان كامل و الگویى براى كارگزاران و عامّه مردم، جزء ضرورت‏هاى عصر حاضر است.

سیماى آفتابگون حضرت على علیه ‏السلام چنان پر تشعشع است كه هر چشمى را یاراى نگریستن در آن نیست، و ستیغ شخصیت و هویّت الهى او چنان فرازمند است كه پاى هر راه‏پیماى سختكوش و بلند همّتى به دامن آن نخواهد رسید، و مرغ بلندپرواز اندیشه‏ ها به كرانه آن نزدیك نتواند شد. ما در این مقاله به چند ویژگی حضرت در نهج البلاغه اشاره می کنیم:

 

ایمان

امیرالمومنین اولین كسی است كه رسول خدا را تصدیق كرد و به او ایمان آورد و به نماز او اقتدا كرد. (نهج البلاغه، خطبه‌ی 37 و 131) حضرت جایگاه خود و یاران پیامبر را چنین توصیف می‌كند: «ما پیوسته و پی‌گیر در كنار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با پدران و فرزندان و برادران و عموهایمان ‌می‌جنگیدیم. و این امر جز افزودن بر ایمانمان و پذیرش و فرمان برداری بیش‌تر حق، پیامدی نداشت.» (نهج البلاغه خطبه 56)

 

امام علی (علیه السلام)، مظهر عدل و عدالت

حضرت علی (علیه‏السلام)، بدون شک مظهر عدل و عدالت بر روی زمین است. آن حضرت برای اجرای عدالت از هیچ کوششی دریغ نمی کردند. چه نیکوست که عدل و عدالت امام علی (علیه‏السلام) را از زبان خود آن حضرت در نهج البلاغه به نظاره بنشینیم؛ در خطبه 126 نهج البلاغه می خوانیم که پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) عده ای به امام می گویند که: مردم به دنیا دل بسته‌اند، معاویه با هدایا و پول‌های فراوان آنها را جذب می‌کند شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار، تا به تو گرایش پیدا کنند.

حضرت در جواب چنین می‌فرمایند: «آیا به من دستور می‌دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می‌کنند هرگز چنین کاری نخواهم کرد! اگر این اموال از خودم بود به گونه‌ای مساوی در میان مردم تقسیم می‌کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست! آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد، اما در آخرت پست خواهد کرد. در میان مردم ممکن است گرامی‌اش بدارند، اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است. کسی مالش را در راهی که خدا اجازه نفرمود مصرف نکرد و به غیر اهل آن نپرداخت جز آن که خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستی آنها را متوجه دیگری ساخت. پس اگر روزی بلغزد و محتاج کمک آنان گردد، بدترین رفیق و سرزنش کننده ترین دوست خواهند بود.»

حضرت در خطبه 15 نهج البلاغه در خصوص اجرای عدالت می فرمایند: «به خدا سوگند! بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم، گرچه با آنان ازدواج کرده یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است.»

عدالت علی(علیه‏السلام) به گونه ای است که از امتیازدهی به برادر فقیر خود نیز پرهیز می نماید و حتی با او به شدت برخورد می کند. چه نیکوست که عدالت را در خطبه 224 نهج البلاغه از زبان آن حضرت بشنویم: «به خدا سوگند! برادرم عقیل را دیدم كه به شدت تهیدست شده و از من درخواست داشت تا یك من از گندم‌های بیت المال را به او ببخشم. كودكانش را دیدم كه از گرسنگی دارای موهای ژولیده، و رنگشان تیره شده، گویا با نیل رنگ شده بودند. پی در پی مرا دیدار و درخواست خود را تكرار می‌كرد. چون به گفته‌های او گوش دادم، پنداشت كه دین خود را به او واگذار می‌‌كنم، و به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست بر می‌دارم. روزی آهنی را در آتش گداخته، به جسمش نزدیك كردم تا او را بیازمایم، پس چونان بیمار از درد فریاد زد و نزدیك بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم: ای عقیل! گریه كنندگان بر تو بگریند، از حرارت آهنی می‌نالنی كه انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است؟‏ اما مرا به آتش دوزخی می‌خوانی كه خدای جبارش با خشم خود، آن را گداخته است؟ تو از حرارت ناچیز می‌نالی و من از حرارت آتش الهی ننالم؟

بنابراین عدالت علی (علیه السلام) به گونه‌ای است كه در آن رابطه فامیلی جایگاهی ندارد و آن حضرت به شدت با بی‌عدالتی مقابله می‌كند چنان كه حضرت به مامور جمع آوری مالیات سفارش می کند که به هر منطقه ای رفتی، به خانه کسی وارد نشو در کنار چشمه آبی مسکن کن، زیرا مهمان شدن تو ممکن است در گرفتن مالیات از مردم اثر بگذارد.

 

ما را ببخش که بی لیاقت بودیم !

 

امام علی (علیه‏السلام) و تحقق وحدت

امیرالمومنین علی(علیه‏السلام) تمام تلاش خود را برای تحقق وحدت امت اسلام به کار می گیرند. به عنوان مثال در نامه 78 نهج البلاغه، حضرت در جواب نامه ابوموسی اشعری چنین می نویسند: «پس بدان در امت اسلام، هیچ کس همانند من وجود ندارد که به وحدت امت محمد و به انس گرفتن آنان به همدیگر، از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می طلبم و به آنچه پیمان بستم وفا دارم، هر چند تو دگرگون شده و همانند روزی که از من جدا شدی نباشی.

 

خلوت‌گری عشق امام علی(علیه‏السلام)

امیرالمومنین(علیه‏السلام) با همه‌ی عظمت و بزرگی، به درگاه خدا رو‌ می‌آورد و با او خلوت و زمزمه می‌كرد. و چنین با خدا می‌گفت: «خدایا، گناهی را از من بیامرز كه تو از من بدان داناتری. پس اگر بازگشتم، تو هم با آمرزش بر من بازگرد. خدایا، گناهی را از من بیامرز كه از درونم وعده كردم و بدان وفا كردنی در نزد من برایش نیافته‌ای. خدایا، گناهی را از من بیامرز كه به زبانم خواسته‌ام به سوی تو تقرّب بجویم، سپس قلبم با آن مخالفت كرده‌ است. خدایا به گوشه‌ی چشم اشاره كردن‌ها و سخنان بیهوده گفتن‌ها و خواسته‌های‌ ناروای دل و لغزش‌های زبان را از من بیامرز.» (نهج البلاغه، دعای 78)

 

مقام علمى

علم و دانش امام علیه‏السلام نسبت به شریعت شهره آفاق است و به رغم همه بى‏ مهرى‏ هایى كه زمانه نسبت به ایشان روا داشت، قریب به اتفاق صحابه و بزرگان امّت اسلامى ایشان را اعلم مردم و اقضا مى‏ شناختند.

امام از علمى مكنون خبر مى‏داد كه اگر آن را فاش سازد، مردم بسان ریسمان بلندى در چاه به خود خواهند لرزید.

دامنه دانش حضرت على علیه‏السلام تا این حد متوقف نمى‏شود و اعلام مى‏كند كه از رخدادهایى تا پگاه رستاخیز چنان باخبر است كه گویا در میان آنان و همزمان با آنان حضور دارد:

«از من بپرسید، پیش از آن‏كه مرا نیابید. بدان كس كه جانم به دست اوست! نمى‏پرسید از چیزى كه میان شما تا روز قیامت است و نه از گروهى كه صد تن را به راه راست مى‏خواند و صد را گم‏راه مى‏سازد، جز آنكه شما را از آن آگاه مى‏كنم؛ از آنكه مردم را بدان فرامى‏خواند و آنكه رهبرى‏شان مى‏كند و آنكه آنان را مى‏راند و آنجا كه فرود آیند و آنجا كه بارگشایند و آنكه كشته شود از آنان و آنكه بمیرد از ایشان.» (نهج البلاغه خطبه 93)

مراتب دانش امام علیه‏السلام مرزهاى زمینیان را درمى‏نوردید و به آسمان و آسمانیان مى‏رسید. امام علیه‏السلام در فرازى از نهج‏البلاغه در توصیف دانش خود چنین آورده‏اند: «اَیُّها الناسُ سَلونى قَبلَ اَن تَفقدُونى، فَلاَنا بِطُرقِ السماءِ أعلمُ مِنّى بطُرُقِ الارضِ»؛ (نهج البلاغه خطبه 189) اى مردم، پیش از آنكه مرا نیابید از من بپرسید كه من به راه‏هاى آسمان از راه‏هاى زمین آگاه‏ترم.

آیا با معیارهاى بشرى مى‏توان از عهده تحلیل دانشى برآمد كه زمین و زمان را درمى ‏نوردد؟!



شارژ سریع موبایل