دابسمش های تکراری، تغییر عکس پروفایل به سوژه های داغ روز، عکس قهوه و چای، تصویر سگ و گربه های خانگی، نمایش میزهای کار با آن چیدمان تصنعی شان و همراهی با ده ها کمپین و چالش مجازی، کلیشه هایی هستند که هر روز در دنیای مجازی به چال شمان می کشند. موجی می آید و همه با آن همراه می شویم و برایش سر و دست می شکنیم.
در خانه اش را «سه قفله» می کند؛ دزدگیری روی ماشینش نصب می کند که اگر یک گربه از کنارش رد شود، صدای «آژیرش» مردم هفت محله آن طرف تر را هم از جا بلند می کند، «پسووردی» روی تلفن همراهش می گذارد که غول هکرها هم نتواند آن را بکشند؛ اما! اما با آرامش بخشی از فیلم عروسی اش را در شبکه های مجازی منتشر می کند.
همه ما در جریانیم که با رشد شبکه های مجازی و کاربران آنها، شایعه پراکنی رواج بیشتری یافته است و مردمی از سراسر جهان، روزانه شایعات را می شنوند و دنبال می کنند. طی مدل و الگوریتم ریاضی که ما برای این موضوع ارائه داده ایم، مردم در سه دسته جا می گیرند.
روزهای خوش ابتدای زندگی «Copy» نمی شود، مشکلات اقتصادی «Delete» و مسائل کاری با «Block» حل نمی شود و زندگی واقعی همیشه در حالت «is typing ٦» است.
در رابطه با کتابنخوانی جامعه ما عوامل زیادی وجود دارد. در این سالها یکی از عواملی که باعث شده کتاب وارد سبد خانوار نشود مسئله ممیزی بوده است، به گونهای که باعث شده خود ما هم که دست به قلم هستیم با وسواس به سمت کتابها برویم.
اندیشمندان حوزه فرهنگ و اجتماع در اواخر قرن بیستم، دسته بندی های مختلفی از نسل ها بر مبنای مصرف رسانه و رسانه های حاکم در دوره زندگی هر نسل صورت دادند.
با گسترش نفوذ اینترنت دسترسی افراد به خدمات مختلف ارائه شده در فضای مجازی افزایش یافته است. کودکان نیز از این امر مستثنی نبودهاند.