کاری که صرفا به امر و دستور مقام بالاتر انجام شود و میل و اراده ی مجری امر، در آن دخالتی نداشته باشد مجازا «حکیم فرموده» گویند.
كلاه قرچی Qorci نوعی كلاه بود كه از پوست و پشم درست میكردند و نشانه تشخص بود و در زمان قدیم در اصفهان معاریف و اعیان به سر میگذاشتند. چون گویند فلان كس كلاه قرچی دیده یعنی چشم و گوش او باز شده است.
پادشاهی بود که همه چیز داشت، اما بچه نداشت. سال های سال بود که ازدواج کرده بود، اما خدا به او و همسرش فرزندی نداده بود. پادشاه و زنش از این که بچه نداشتند، خیلی غمگین و ناراحت بودند.
عبارت بالا هنگامی به كار می رود كه شخص ثالثی بخواهد اختلاف موجود بین دو یا چند نفر را مرتفع كرده واسطه صلح و آشتی شود. در این گونه موارد می گویند: فلانی دارد لنگ می اندازد. یعنی قصد دارد غائله و اختلاف فیمابین را با كدخدا منشی حل و فصل كند.
هرگاه امری بزرگ واقع شود و یا تغییر و تحولی عظیم روی دهد به عبارت مثلی بالا تمثل جسته اصطلاحاً می گویند : كن فیكون شده است .بعضیها از این جمله صرفاً در رابطه با خرابی و ویرانی استفاده كرده فی المثل هرجابر اثر زلزله یا سیل یا حادثه دیگرخراب شده است می گویند: آنجا كن فیكون شده است .
یکی از پادشاهان عمرش به سر آمد و دار فانی را بدرود گفت و به سوی عالم باقی شتافت چون وارث و جانشینی نداشت وصیت کرد بامداد نخستین روز پس از مرگش اولین کسی که از دروازه ی شهر در آید تاج شاهی را بر سر وی نهند و کلیه ی اختیارات مملکت را به او واگذار کنند.
به كسی كه به فكر آیندهاش نیست و دچار مشكل میشود میگویند: "جیكجیك مستونت بود، فكر زمستونت بود؟"